دیکشنری
داستان آبیدیک
عزیمت کردن
english
1
general
::
depart, start
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
عزل
عزل نمودن
عزل کردن
عزل کردن عزل
عزلت
عزلت اختیار کردن
عزم
عزم ملی
عزوبت
عزوجل
عزیز
عزیز داشتن
عزیز دردانه
عزیزم
عزیمت
عزیمت کردن
عساکر
عسرت
عسس
عسل
عسلک
عسلی
عسکر
عشا
عشاء ربانی
عشاربانی
عشاق
عشایر
عشر
عشرت
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید